تزکیه نفس

ساخت وبلاگ
  دیار نخجوان و آذربایجان از دیر باز سرزمینی مسلمان نشین و عالم خیز بوده است و ما تاریخ قفقاز و نخجوان را بیشتر با شخصیتهای سرشناس و درخشان آن می‌شناسیم خاندان محقق غروی از آن خانواده‌های متدینی بودند که نسل در نسل در آن ناحیه سکونت داشتند و همیشه میان مردم جایگاه ممتازی را دارا بودند از اجداد و نیاکان محقق، تنها نام نیکی در تاریخ مانده است که به ترتیب و اجمال نام برده می‌شوند :پدرش «حاج محمد حسن»‌که تاجری درست کار و دیندار بود فرزند «علی اکبر» و نواده «حاج محمد حاتم نخجوانی» است پس از آنکه در سال ۱۲۴۳ قمری قرارداد ترکمانچای با دستهای خیانت پیشه قاجاریان امضا شد و در نتیجه شوم آن ، بخشی از سرزمین پاک ایران (قفقاز و نخجوان و قسمتی از آذربایجان) از پیکر پاک ایران عزیز جدا گشت ، مسلمانان آن سوی رود ارس دچار بلاهای بزرگ و درد و رنجهای سنگینی گشتند و در زیر فوج فاجعه‌ها و در حصار حادثه‌ها خرد شدند ، گروهی مردند، گروهی ساختند و سوختند و گروهی دیگر هجرت را برگزیده ، از خانه و کاشانه چشم پوشیده ، تنها جان به سلامت بردند حاج محمد اسماعیل نخجوانی (پدر بزرگ محقق غروی) از این گروه اخیر بود که به همراه خانواده‌اش به شهر قهرمان خیز تبریز کوچید اما در تبریز هم اوضاع را مساعد ندید و پس از چند صباحی به شهر اصفهان روی آورد. سالیانی را در آن شهر سپری ساخت تا آنجا که خود و فرزندانش به «اصفهانی» شهرت یافتند ولی دیری نپایید که خاندان نخجوانی از اصفهان هم کوچ کردند تا بالاخره به شهر زیارتی و مذهبی کاظمین پناه بردند و همانجا را برای خود وطن اختیار کردند و در آنجا حاج محمد حسن اصفهانی (پدر غروی اصفهانی) برای خود اسم و رسمی یافت. حاج محمدحسن دیگر آن مرد غریب نبود که روزی پس از روزگاری آوارگی رو تزکیه نفس...ادامه مطلب
ما را در سایت تزکیه نفس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5taharat3 بازدید : 76 تاريخ : شنبه 10 ارديبهشت 1401 ساعت: 17:29

حاج مؤمن شیرازی می گوید : در جوانی محبت و شوق شدیدی به زیارت حضرت مهدی علیه السلام در من پیدا شد که لحظه ای قرار و آرام نداشتم به طوری که از خوردن و آشامیدن غافل می شدم تا کار به جایی رسید که باخود عهد کردم آنقدر از خوردن و آشامیدن خودداری خواهم کرد تا تشرف خدمت امام علیه السلام برایم حاصل شود یا آنکه بمیرم چند روز غذا نخوردم و روز سوم در مسجد سردزک که افتخار خدمتگزاری آن مسجد را داشتم از ضعف ، بیهوش افتاده بودم که ناگاه صدای دلنواز روح بخشی با عظمت ، که پر از لطف و عنایت بود به گوشم رسید : «حاج مؤمن ! برخیز و از این غذایی که برای تو آورده اند تناول کن، مگر نمی دانی این عملی را که انجام دادی درشرع مطهر اسلام حرام است بعداً از این قبیل کارهای غیر مشروع بپرهیزید.»به مجرد شنیدن این صدا قدرت و قوه ای در من پیدا شد بی اختیار برخاستم و نشستم صورتی نورانی دیدم - امید است نصیب همه دوستان و عاشقان راهش بشود - مانند ماه می درخشید فرمودند: «حاج مؤمن آقای سید هاشم (امام جماعت مسجد سردزک) به مشهد می روند شما هم با ایشان بروید، در قم شخصی را ملاقات خواهید نمود به دستور او رفتار کنید.» مبلغی هم پول به من مرحمت فرمودند و از نظرم ناپدید شدند، بلافاصله بوی طعام به مشامم رسید دیدم ظرفی پر از غذا موجود است تا آن وقت چنین غذایی با آن لذت نخورده بودم غذا را که خوردم قدرت عجیبی در خود احساس کردم برخاستم و به کارهای روزانه مسجد مشغول شدم ظهر شد و آقای سید هاشم جهت نماز آمدند بعد از نماز ظهر و عصر به ایشان گفتم: «شما مشهد می روید من هم با شما می آیم.» آقای سید هاشم فرمودند: «چه کسی به شما گفته من مشهد می روم، من حتی از خانواده خودم مخفی داشتم.» چون اصرار نمود داستان را برای ایشان گفتم ولی موضوع ملا تزکیه نفس...ادامه مطلب
ما را در سایت تزکیه نفس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5taharat3 بازدید : 104 تاريخ : شنبه 10 ارديبهشت 1401 ساعت: 17:29

 مثل معروفی هست که می گوید : « مجاز پلی است برای رسیدن به حقیقت »همچنین به همین جهت مستحب است که انسان خود را  در مصائب امام حسین علیه السلام به گریه بیندازد ، پس اگر سالک خود را به اعمال تصنعی مشغول کند به این امید که به معانی طبیعی و حقیقی آن دست پیدا کند ، نه برای او بد است و نه ضرری به او می رساند .برخی از عرفا گفته اند : اگر نفس را مشغول نکنی ، مشغولت خواهد کرد .پس اگر گریه دست نمی دهد ، خود را در مناجات به گریه بزند .اگر حضور تمام و کمال در حرم ائمه علیهم السلام مقدور نیست ، ایشان را به کم ترین مراتب حضور قلبی زیارت کند و خود را از زیارت ایشان محروم نکند م تزکیه نفس...ادامه مطلب
ما را در سایت تزکیه نفس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5taharat3 بازدید : 177 تاريخ : شنبه 24 مهر 1395 ساعت: 3:25

آیت الله میرزا علی اکبر مرندی در سال 1273 شمسی در یک خانواده بسیار متدین و متقی و اصیل در شهرستان مرند چشم به جهان گشود .پدرش ملا علی مقدس از علمای وارسته و برجسته آذربایجان بود و به خاطر تقدس زیادی که در رعایت امور شرعی و حقوق مردم حتی در مسائل بسیار جزئی داشتند به ((مقدس)) شهرت یافته بود  و مردم شهر با احترام و تجلیل به این بزرگوار می نگریستند و برای رفع مشکلات مادی و معنوی خود به ایشان مراجعه می کردند و رهنمود می طلبیدند .ملا علی مقدس در مجالسی که مسائل اخلاقی رعایت نمی شد و به غیبت و بیهوده گوییی می پرداختند شرکت نمی کرد. میزرا علی اکبر آقا در چنین خانوا تزکیه نفس...ادامه مطلب
ما را در سایت تزکیه نفس دنبال می کنید

برچسب : آيت الله ميرزا علي اكبر مرندي, نویسنده : 5taharat3 بازدید : 127 تاريخ : شنبه 24 مهر 1395 ساعت: 3:24

آیت الله مرندی می فرمودند :من برای چند روز استراحت از تبریز به مرند آمده بودم ، مسئول پست شهرمان که مرد متدینی بود به دیدنم آمد و صد قِران به من داد و گفت : برو به کربلا برای من نایب الزیاره باش .خدمت استادم آیت الله انگجی رسیدم و این مسئله را با ایشان در میان گذاشتم و ایشان نیز صلاح دیدند این پیشنهاد را بپذیرم ، لذا آماده این سفر معنوی گشتم ، با دو مسافر دیگر درشکه ای کرایه کردیم و رهسپار کربلا شدیم .بعد از زیارت مرقد مطهر ابا عبدالله علیه السلام به نجف اشرف مشرف شدم و بعد از اتمام زیارت خداوند متعال به دلم انداخت که همانجا بمانم و من حدود شانزده سال آنجا تزکیه نفس...ادامه مطلب
ما را در سایت تزکیه نفس دنبال می کنید

برچسب : تشرف به عتبات عالیات,هزینه تشرف به عتبات عالیات, نویسنده : 5taharat3 بازدید : 127 تاريخ : شنبه 24 مهر 1395 ساعت: 3:24

آیت الله مرندی بارها از آن دو دوست عزیز(علامه طباطبایی و برادرش آیت الله الهی طباطبایی) به نیکی یاد می کردند و می فرمودند : در آن حجره مسائل بسیار ظریف مطرح می شد که انسان را از خود بی خود می ساخت . آقای قاضی شاگردان بسیاری داشت ولی دوازده نفر را انتخاب کرده و یک بحث خصوصی شبانه برای آنان برگزار کرده بود که از جمله آنها این سه هم حجره بودند ، آقای مرندی شیفته  و دلباخته آقای قاضی بودند و شانزده سال با اراده شگفت انگیزی در محضر این استاد عرفان بود و استاد نیز عنایت ویژه ای به این عارف شوریده داشته است چنانچه مریدانش نیز این نکته را دریافته بودند ، برای هم تزکیه نفس...ادامه مطلب
ما را در سایت تزکیه نفس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 5taharat3 بازدید : 104 تاريخ : شنبه 24 مهر 1395 ساعت: 3:24

شیخ اکبر می فرماید :  (( من بر شیخ ما ابوالعباس عرینی وارد شدم و در آن هنگام در حالی بودم که از اعمالی که بر خلاف اوامر الهی انجام می گرفتند سخت خشمگین بودم   از این روی زمان بر من تنگ شده بود ، زیرا می دیدم که مردم با حق مخالفت می ورزند    شیخ ابوالعباس به من گفت : به خدا تمسک کن  از نزد وی برخاستم و در حالی که بر همان حال بودم ، بر شیخ ما ابوعمران میرتلی وارد شدم  به من گفت : به نفس خودت تمسک کن  به او گفتم : من میان شما دو استاد متحیر ماندم  ابوالعباس می گوید : به خدا تمسک کن و تو می گویی : به نفس خودت تمسک کن ، و هر دوی شما امام و نشانه ی حق هستید    ابوعمران گری تزکیه نفس...ادامه مطلب
ما را در سایت تزکیه نفس دنبال می کنید

برچسب : جمع طريق وطريقة, نویسنده : 5taharat3 بازدید : 138 تاريخ : شنبه 24 مهر 1395 ساعت: 3:24